ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آب بند:سد
آدم بد قلق:نرو
آزرده شدن:رنجیدن
آسانسور:بالابر
آیه معروف:آیت الکرسی
اثر آلودگی:لکه
اثر خواجوی کرمانی:کمال نامه
اثر خواجوی کرمانی:همای و همایون
اثر هرمان هسه:دمیان
اثر یان فلمینگ:ماه شکن
ارز پر قدرت:دلار
از رواندازها:پتو
از مراحل کشاورزی:داشت
از ورزش های رزمی:کاراته
اطلاع:آگهی
با فریب دارایی کسی را گرفتن:سر کیسه کردن
باتلاق:لشاب
باقیمانده:مابقی
بخیه خیاطان:کن
رجستگی زیر گونه:لپ
برنامه کامپیوتری:نرم افزار
بسیار تشنه بودن:له له زدن
بوی ماندگی:نا
بیزاری جستن:تبرا
پرنده پادراز:لک لک
پرورش دهنده حیوانات اهلی:دامدار
پشته خاک:تل
تئاتر:تماشا خانه
تازه:نو
تازه و پر طراوت:تر
تمام و کامل:تام
تیرگی چشم:تم
جایز:روا
جفد:بوف
جفت ها:ازواج
جنس نوعی ظرف:ملامین
چیزهای ناشایست:منکرات
حرص:آز
حقه:کلک
خرده سنگ های ریز:شن
خطاب بی ادبانه:هی
خود آرامی:مراقبه
خوراک کفش:واکس
دارایی ها:املاک
در آغاز:بدوا
راه شاعر:ره
زمین آماده کشت:آیش
زن گندم گون:سمیرا
زوبین:مک
شاخه:شعبه
شخص:کس
شریک:سهیم
شفیره:لارو
شهر خوزستان:هفت گل
شهری در آفریقای جنوبی:ژوهانس بورگ
شهری در چین:شنزن
شهری در فرانسه:رن
صاحب کار:کارفرما
طرف چپ:یسار
طوفان دریا:کولاک
طول:درازا
غم و اندوه:هم
فراگیرنده:شامل
فرو خوردن خشم:کظم
قائم به ذات:قیوم
قد:قامت
قشر:لایه
قصه گو:سامر
قوه حافظه:یاده
گرفتگی زبان:لکنت
گشوده:وا
گمان بردن:ظن
لرزان:مرتعش
مجموعه:ست
مجموعه ای از میلیاردرها ستاره:کهکشان
مخترع تلفن:بل
مزاح و شوخی:هزل
منسوب به مکه:مکی
منفرد:تک
مورچه ریز:ذر
مکافات:جزا
مکالمه:دیالوگ
نام ترکی:آد
نقاشی متحرک:کارتون
نوعی حالت عکس گرفتن:تمام رخ
نوعی شیرینی از شیره شکر:آبنبات
نوعی کاغذ بسته بندی:زرورق
نوعی کبوتر:یاکریم
هدف فوتبال:گل
هر وسیله انتقال دهنده:رسانه
همراه بودن:تلازم
همه را شامل می شود:هر
هواپیما:طیاره
وسیله حرکت دادن اجسام سنگین:اهرم
کافی:بس
کجاست:کو
کره:گوی
کل هستی:کاینات
کلمه افسوس:آه
کمربند نظامی:فانوسقه
کوشش:تقلا