ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آب روستایی:او
آب نیمه گرم:ولرم
آپارتمان شامل اثاثیه:مبله
آشوب و غوغا:شورش
ادعا کرده شده:مدعی
از ایالات آمریکا:ایندیانا
از ترکیبات آلومینیوم:آلومین
از حروف الفبا:میم
از روی اجبار:قهرا
از روی قاعده:اصولی
از سوره ها:جن
از مرکبات:لیمو
از نت ها:فا
از ورزش های گروهی:هندبال
اسباب آراستن:زیور آلات
اشاهر به دور:آن
امرود:مل
انگبین:عسل
بادمجانش آفت ندارد:بم
بالا بودن دمای بدن:تب
بالیدگی:نمو
بانگ و آواز:غو
بدان گونه:آنچنان
برجستگی زیر گونه:لپ
بزرگی:ابهت
بیهوشی:غش
پابرجا شدن:قرار
پایتخت آلبانی:تیرانا
پایتخت کشور همسایه:باکو
پر و بسیار:اشباع
پراکندگی:شتات
پروتئین کاتالیزی:آنزیم
پوست:قشر
پوشش:ستر
تحکم آمیز:آمرانه
تصدیق روسی:دا
جوان بی تجربه:غر
جوانمردی:فتوت
چاپلوس:زبان باز
چوب خوشبو:ند
چیره:غالب
حتما:لزوما
حرف دهن کجی:یی
حین و خلال:ضمن
داخل:تو
در ضمن:ضمنا
درود گفتن:سلام
دریا:یم
دست مالیدن:مس
دلاور:بی باک
دوای شخص اسهالی:او آراس
دوزیست نسوز:سمندر
رب النوع مصری:را
رخت:کسوت
رود مرزی ایران:ارس
روش و رفتار:سلوک
ریختن:آب:صب
زهر:شرنگ
زیرک:ذکی
ستون بدن:پا
سرای مهر و محبت:دل
سرها:ریوس
سنگ بزرگ و سخت:صخره
سیلی صدادار:شپلق
شامل تر:اعم
شلوار جین:لی
شهر انار:ساوه
شهر مازندران:تنکابن
شکاف و رخنه:جر
شکوه:فر
ضربه فنی بوکسور:ناک اوت
ضمیر فرانسوی:وو
عظمت و شکوه:دبدبه
علاوه بر این:دیگر
غذای مجردی:نیمرو
غلاف شمشیر:نیام
فرومایه:دون
گربه عرب:هر
گیاهان:نباتات
لاجوردی:نیلگون
لاف و گزافه:هارت و پورت
لحن و آهنگ:ریتم
لطیف:نرم
لقب همسر کنت:کنتس
لقب پادشاهان ترکستان بود:خاقان
لوس:ننر
محصول نیشکر:ساکارز
مردمان ادب و فرهنگ:ادبا
منقار:تک
منور:نورانی
می:شراب
میوه نیکو:به
نان نازک:لواش
نخست و اول:یک
نوعی اشکال فنی در موتور خودرو:روغن سوزی
هیمه:هیزم
واحد پول زاپن:ین
واحدی در سطح:آر
وسیله آتش زنه:فندک
کارها:اعمال
کشور آفریقایی:لسوتو
کلمه شگفتی:وه
کمک:یاری
کمک یار:یاریگر
کوشش:فعالیت
کیسه درویشان و شکارچیان:چنته
یونجه:قت
یکرنگی و یکدلی:صمیمیت