ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آتشگیره:خف
آشیانه حیوانات:کنام
اثر حسین قلی مستعان:نوری
اثر عطار:مختارنامه
از تقسیمات ارتشی:یگان
از حروف یونانی:دلتا
از مراسم بزرگداشت:چهلم
از مرکبات:نارنگی
اسب تندرو:راهوار
امیر قبیله بزرگ:بگ
بادبان کشتی:جل
بازرگانی:تجارت
بازگشت صوت:اکو
بالای فرنگی:آپ
بخیه خیاطان:کن
بد شگون:بد یمن
بشقاب دراز و بزرگ:دیس
بقیه:سایر
به این زودی:حالا حالا
بها بازار:بورس
بی میل:بیزار
پاسدار:نگهبان
پایتخت بنگلادش:داکا
پایتخت زامبیا:لوساکا
پرنده نجار:دارکوب
پشت سر:پس
پوست کنده:رک
تازه:نو
تازه به مالی رسیده:نو نوار
تازه و پر طراوت:تر
تازی:عرب
تشنه فریب بیابان:سراب
تصدیق روسی:دا
تنظیم کننده:رگلاتور
تیر پیکاندار:یب
تیم فوتبال انگلیسی:آرسنال
جادوگر:ساحر
جان خود را برای کسی می دهد:فدایی
جانشین او:وی
جستن گلوله:هک
چاقو ساز:سکاک
حرص و طمع:آز
حرف افسوس:آه
حرف دهن کجی:یی
خاندان:دودمان
خصم:دشمن
خودرو حمل مایعات:تانکر
خوشکاری و ظرافت:ریزه کاری
درون دهان:نج
دگرگون شدن:تبدل
دهل:طبل
دود کردن:دخ
دیسک فشرده:سی دی
رخت شوی:گازر
رزمایش:مانور
رودی در فارس:کر
روز عرب:یوم
زمان حاضر:حال
زنده:حی
زورستان:غاصب
سایبان دستی:چتر
سر بی مو:کلغ
سرباز نیروی دریایی:ناوی
سروده های زرتشت:گاو
سگ کودکانه:هاپو
شب نیست:روز
شستن با صابون:صابون زدن
شهر آذربایجان غربی:ماکو
شهر جشنواره فرانسه:کن
شهر خوزستان:رامشیر
شهری در ایالات متحده:دنور
صحنه نمایش:سن
صدای پشه:وز
ضربه با پشت راکت:بک هند
ضمیر فرانسوی:وو
طفل:کودک
ظرف غذای سربازان:یغلاوی
عدد روستا:ده
عدد ورزشی:دو
غذای صبح:صبحانه
فرمانروایان:حکام
قعر جهنم:درک
قوم مغول:تاتار
گاز مرداب:متان
گشودن معما:حل
گفتگوی اینترنتی:چت
گوشه ای از موسیقی ایرانی:بیات
گیتی:جهان
مادر اسماعیل:هاجر
ماده چسبناک:سریش
متداول:رایج
مراسمی به یاد کسی:یادبود
مروارید:در
معروف:بنام
منسوب به هنر:هنری
نفس نفس زدن:هناسه
نماد معصومیت:بره
نوازنده:رامشی
نوعی بیماری عفونی:کزاز
نیا:جد
هم شغل:همکار
همدم و معشوق:یار
و آن زمان:وانگاه
واحدی در سطح:آر
وجود داشتن:بودن
وحدت:یگانگی
یاری دهنده:پایمرد