ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آسیاب به ..:نوبت
اثر تقی مدرسی:آداب زیارت
اثر جیمز جویس:دوبلینی ها
اثر عطار:الهی نامه
اثر گوته:رنج های ورتر جوان
اثر محمود دولت آبادی:آن مادیان سر خیال
از اسباب بدن سازی:هالرت
از اشکال هندسی:دایره
از جوندگان:سنجاب
از درختان:نارون
از سازهای زهی شبیه ویولون:ویولا
از ماه های میلادی:ژوئیه
اشاره به دور:آن
اهل هند:هندو
ایراد:عیب
ایزد نگهبان آب:آبان
بازی کردن:لهو
بحر:دریا
برنج ته قابلمه:ته دیگ
بسیار لاغر:قلمی
بغل:آغوش
بنی اسرائیل:یهود
به درد نخور:بنجل
به رخ کشیدن نیکی:منت
بی تجربه:تازه وارد
بین:لا
پایتخت کره شمالی:پیونگ یانگ
پر:آکنده
پوشش:ستر
پوشش دندان:مینا
تصدیق روسی:دا
تنگی:ضیق
توانایی:بنیه
تیر بسیار بزرگ:دیرک
جدید:نو
جواهر انگشتر:نگین
حسرت و دریغ:هیهات
حیران:واج
خرده سنگ های ریز:شن
خشکی:یبس
خصومت:آفند
خلاف آنچه گفته شد:برعکس
خوش آیند:دلنشین
درخت اعدام:دار
راضی:خرسند
رسم:آیین
رفع اتهام کردن:تیرئه
روانه ساختن:گسیل
سخنان مزخرف و بیهوده:شروور
سنگ عصاری:غن
سوسن زرد:وج
شاهدانه:بنگ
شجاع:جنگ آور
شهر اصفهان:لنجان
شهر مرکزی:توره
شهرستانی در کرمانشاه:ثلاث باباجانی
شوخ:لوده
عرق کردن:تعرق
فانی:میرا
قبول نشده:رد
قدر زرگر شناسد قدر گوهر ..:گوهری
قطع کردن:بریدن
قطعه ای برقی در موتور:بویین
گرفتار:درگیر
لاغر:غث
لبه تیغ:یلمان
مادر:والده
مایه روشنی:آب
محزون:غم زده
مراد:نیت
مرغ مردارخوار:کرکس
مسن:کهنسال
مشتاق:آرزومند
مشهود و نمایان:نمودار
مقام:رتبه
مقدار یک بار نوشیدن آب:جرعه
مکان:جا
نخست:اول
نزد دیگری چیزی می آموزد:شاگرد
نمودن و نشان دادن:آرایه
نهایی:غایی
نوعی شنا:کرال
نیکوترین:بهترین
هادی:رهنمون
واحدی در سطح:آر
ورزش آبی:شنا
ورزش رزمی ژاپنی:جودو
ورزشکار کوهستان:کوهنورد
وسیله شنیدن موسیقی:هدفون
کبودرنگ:نیلی
کشور آفریقایی:سیشل
کشور آفریقایی:گامبیا