ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آشنا:شناس
آنچه قبلا ذکر شده:همان
آنچه میان چیزی بگذارد:لایی
ابزار شکسته بندی:آتل
از سازهای زهی:ویولون
از گونه های هلو:شلیل
ازدواج:تاهل
اسب بارکش:یابو
اشاره به دور:آن
افسانه گو:سمیر
افسوس:واویلا
باد ملایم:نسیم
بازرگانان:تجار
بازیکن میانه میدان:هافبک
باقی جان:نا
بانگ:ندا
بدگویی کردن:هجا
بدی:شر
برچیده شده:منحل
برهنه:رت
بنده زر خرید:قن
به پایان رساندن:قن
به صورت شفاهی:زبانا
پارچه و قماش:بز
پارسا:زاهد
پالیز خربزه و ..:لته
پاکی:طهارت
پایتخت فراری:رم
پایتخت فنلاند:هلسینکی
پایتخت لتونی:ریگا
پایتخت کشور همسایه:آنکارا
پدر:بابا
پیشوای مذهبی:روحانی
تازه به دوران رسیده:ندید بدید
ترک خفیف استخوان:مو
تمام قد:قدی
تمام و همگی:یکسر
تن و بدن:کالبد
تیرگی چشم:تم
چاشنی اشتها آور:خردل
خداوند:رب
خوشا و به به:زهی
دارای هماهنگی:هارمونیک
دستگاه نساجی:هف
دور دهان:نس
دوزخ:جهنم
راست ایستاده:هج
رشته زر دوزی:ملیله
رفتار به ناز:چم
رودی در مغولستان:ینیسیی
ساحر:جادوگر
ساده دل:لر
سرزمین:دیار
سرشیر:خامه
سلطان جنگل:شیر
سند تضمین:ضمانت نامه
سکر:مستی
شاه شاعرانه:شه
شراب:می
شهر جشنواره فرانسه:کن
شهر رازی:ری
شهر زنجان:ابهر
شهر سیستان و بلوچستان:هیرمند
شهر گیلان:ماسال
شهر کرمان:بم
شهری در فرانسه:بوردو
شکل پرگاری:دایره
عالم:دانا
عدد ماه:سی
عقاب:دال
غروب کردن:افول
غریب:ناشناس
فردافرد:یکی یکی
فشرده و له شده:مچاله
قبول نشده:رد
گرو گذارنده:راهن
گشودن معما:حل
گل سرخ:رز
گونه ای سرو کوهی:ابهل
لجوج:یک دنده
لفظ ورود به جایی:یا الله
مجازات شرعی:حد
مجموعه:ست
محفظه لباس:جیب
محل انجام امور اداری:دفتر
محل پخت نان:تنور
مراسم یادبود:یادمان
مردد:دودل
مردم قوی هیکل و گنده:لنبر
میانجی گری:سفارت
نشانه مفعولی:را
نقش هنرپیشه:رل
نیمروز:ظهر
هرزه:ولگرد
هزار کیلو:تن
همانند و یکنواخت:همگن
همچنین:نیز
همراه غم:هم
واکسیناسیون:مایه کوبی
وحدت:یگانگی
ویتامین انعقاد خون:کا
کدامیک:کدامین
کشف کننده:کاشف
کشنده بی صدا:سم
کلمه افسوس:آه
کمی طول:کوتاهی
یاد دادن:القا
یگانه:اوحد