ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آتش قرانی:نار
آخرین:نهایی
آسیب:اک
آینده:آتی
از اجزای خنک کننده موتور:رادیاتور
از حروف یونانی:امگا
از دستگاه های موسیقی:ماهور
از روی قصد و نیت:عمدا
از روی طبیعت و سرشت:فطرتا
از میوه های گرمسیری:آناناس
بزرگوارتر:امجد
به دفعات:مکرر
پایان:ختام
پراکندگی:نثار
پرنده:طایر
پوشاننده:ستار
پیچ و تاب:خم
تازه درآمدی پیدا کرده:نوکیسه
تپانچه:تس
تصدیق آلمانی:یا
جان سالم به در بردن:قسر در رفتن
جانشین پول:ژتون
جنگ:ستیز
چتر:سایبان
چندین نکته:نکات
چندین کافر:کفار
چهره:رو
حرف پیروزی:وی
حرف ندا:آهای
حرف ندا:یا
حق العمل کار:کمیسیونر
حقیقی:راستین
خجسته:همایون
خوش خوان:قرا
خوک نر:ساد
دانای علم و ادب:ادیب
درشت اندام:لندهور
دور داشته شده:خاسی
دور دهان:نس
راهرو:سرسرا
رده:صف
رستنی ها:نباتات
رسته:ردیف
ستاره:نجم
سرشت:خو
سم میکروب ها:زهرآبه
سمبل ممانعت:سد
شاهد:گواه
شخص بسیار چاق:خیکی
شرافت:عز
شریک:هم دست
شفیره:لارو
شلوار جین:لی
شهر خراسان جنوبی:خوسف
شهر روشنایی:نور
شهری در چین:تیانجین
شکم بند:گن
صدای ساعت:تیک تاک
ضد فراخ:تنگ
طلای سیاه:نفت
عدد اول:یک
عدد خیطی:سه
عدد فوتبالی:اا
علم پزشکی:طب
عید ویتنامی ها:تت
فهم متقابل:تفاهم
قلیل:کم
گردشگری:توریسم
گمان:شک
گوشه:کنج
گیاهی خاردار:یز
لباس:رخت
مادر عرب:ام
ماشین باری کوچک:وانت
مانندها:امثال
متکبر:گرانسر
مجرای خون:رگ
محله ای در تهران:ونک
مست کننده ها:مسکرات
مشهور:نامی
مظهر لاغری:نی
معروف:نامور
مفسر:شارح
مقابل کمیت:کیفیت
منظر بر بلندی:مشرف
می:شراب
نادان:کانا
ناشی:ناوارد
نامی برای پادشاه:تاج دار
نت میانی:لا
نسبت همسران دو برادر:جاری
نغمه های دل انگیز:الحان
نوعی بیماری التهابی:هپاتیت
نوعی بیماری پوستی:گر
نوعی شیرینی خامه ای:رولت
نوعی ماهی:کپور
نیرنگ:نارو
واحدی در سطح:آر
کاغذ روزنامه:وب
کافی:بسنده
کتف و شانه:خا
کشنده بی صدا:سم
کمک کردن:یاری دادن
کنار و جانب:طف
کوشا:ساعی
یمانی اش معروف است:برد