ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آگاه و دانا:خبره
ابدی:جاوید
اثر آندره ژید:ایزابل
اثر ویکتور هوگو:نود و سه
از اوراق بهادار:چک
از حروف الفبا:عین
از روی انصاف:عادلانه
از سوره ها:یس
اگر:ار
ایستگاه راه آهن:گار
بازسازی:ترمیم
بخشنده:وهاب
به دادخواهی رسیدگی می کند:دادرس
به زور جای دادن:چپاندن
بی اندیشه سخن گفتن:بداهه
پایانه:ترمینال
پایتخت کامرون:یایونده
پرحرف:وراج
پرحرفی کردن:ور زدنرنده خوش اواز:سار
تباهی:فساد
تربیت شدن:بار آمدن
تیزهوشی:کیاست
جان خود را برای چیزی می دهد:فدایی
جد:نیا
جلودار:یساول
جمع قید:قیود
جوینده ... است:یابنده
چشمداشت:توقع
چندین طایفه:طوایف
چهل روز به عبادت پرداختن:چله نشستن
چیز و فقره:آیتم
حاکم:والی
خرخر کردن در خواب:فخ
خستگی ناپذیر:نستوه
خواهش نفس:هوس
داد و فریاد:هوار
دانش اموختن:دراست
در حال تکان خوردن:لرزان
درخت سرشویه:سدر
درها:ابواب
دم جنبانک:کراک
دور شونده:واگرا
دوست بی زبان:کتاب
دومی:ثانویه
رسم کردن:ترسیم
رغبت:میل
روزانه:یومیه
روشنی و فروغ:تابش
ریزه چوب و علف و کاه:خاشاک
ساز بادی:نای
سخنان بیمارگونه:یان
سروده های زردشت:گات
سریع تر از راه رفتن:دویدن
سوگند به خدا:والله
شرافت مند:با شرف
شلوار جین:لی
شهر اردبیل:نمین
شهر خوزستان:هفت گل
شهر رازی:ری
شهر فارس:داراب
ضمیر اول شخص جمع:ما
طایفه کریم خان:زند
عادت بیش از حد:اعتیاد
غلط:نادرست
فرشته موکل بر مهر و محبت:میترا
فیلم معروف جیمز کامرون:تایتانیک
فیلمی با بازی جهانگیر الماسی:بانی چاو
فیلمی با بازی لیلا حاتمی:سعادت آباد
قعر:ته
گوشه نشینی و تصوف:درویشی
گیاه بی گل:نهان زاد
محصلان حوزه علمیه:طلاب
محل اقامت کاروان:کاروان سرا
محل کرایه فیلم:ویدیو کلوپ
مدعی شدن:ادعا
مراد و مقصود:نیت
مرتجع لاستیکی:کش
ملزم شده:مشروط
میان:بین
میوه صد دانه:انار
نژاد:نسب
نوشتاری:کتبی
نیستی:فنا
نیمه بار:تا
هدایت:راهنمایی
همواره:همیشه
هیمه:هیزم
وداع:بدرود
وی:او
کارگردان "زندگی پی":انگلی
کاغذ روزنامه:وب
کهنه:دیرین
کوهی در رشته کوه البرز:توچال