ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آزمون و محک:تجربه
آگاه و متوجه:ملتفت
آموزشگاه عالی هنر:هنرکده
ابزار آهنگران:سندان
ابزار ضبط و پخش صوت و تصویر:ویدیو
اثر بالزاک:شوان ها
از جنس چرم:چرمین
از سوره ها:صافات
از فرکانس های رادیویی:ویاچاف
اسباب خانه:مان
اسباب و لوازم:وسایل
اسرار:رازها
الغا:حذف
انعکاس صدا:طنین
باردار:حامله
بانگ و اواز:غو
بخار دهان:ها
برآمدگی شبیه دندان:دندانه
بردگی:رق
بزرگان:اکابر
بی بند و بار:هرهری
بی پرده:رک
پارسا:زاهد
پایتخت یونان:اتن
پراکندگی:شت
پرده دری:هتاکی
پشت سرهم:سریال
پنداری:گویی
پیشکش و هدیه:نثار
ترسیده:هراسان
تن و بدن آدمی:کالبد
تنها:یگانه
توانایی انجام کار:انرژی
جاری و روان:رایج
جای بدون هوا:وکیوم
جسور و دلیر:نفس کش
جلوس کرده:نشانده
جمع اکبر:اکابر
جمع کاسب:کسبه
جنگ:ناورد
چرم دباغی شده:ادیم
حرف پیروزی:وی
حفظ کردن:صیانت
جکیم و فرزانه:فیلسوف
خانه ییلاقی:ویلا
خداوند:رب
درخت و بوته گل:گلبن
درون:تو
دلیل و جهت:برهان
دنباله دار کردن:تذنیب
دیشبی:دوشین
راه پرداختن به یک مساله:رهیافت
روزانه:یومیه
روغن و چربی:په
زوبین:مک
زیاد کردن:تکثیر
سازنده زره:زراد
سامان دادن:ترتیب
سستی و تنبلی:کاهلی
سعادت:بهروزی
سوی و طرف:زی
شهر خراسان جنوبی:قاین
شهر خوزستان:گتوند
شیر:حیدر
صندلی پارک:نیمکت
عامل انتقال وراثت:ژن
علامت جمع فارسی:ها
عنصر قابل اشتعال:گوگرد
عود:ند
فرو گذاشتن:اهمال
فیلمی با بازی پل نیومن:هاد
فیلمی با بازی سروش صحت:زیرآب
قابله:ماما
قطعی برای کتاب:وزیری
قوه محرکه خودرو:موتور
قیچی پشم چینی:کاردو
گشودنی از مشکلات:گره
گنج:دفینه
لقب ها:القاب
متمایل به یک جهت:یک وری
مسلط بودن:حاکمیت
مغلوب شده:باخته
موهای پلک چشم:مژگان
ناقص:نارسا
نوشته شده:مکتوب
نویسنده ایلیاد و ادیسه:هومر
کار سرسری:سمبل
کشور اروپایی:یونان
کوزه بزرگ:هب
کیمیا:اکسیر
یادبود:خاطره