ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آگاهانیدن:اعلام
اثر بالزاک:پسر عمو پونس
اثر ژان پل سارتر:مگس ها
از ماکسیم گورگی:یک اعتراف
اثر هنری می آفریند:هنرمند
اسباب خانه:مان
امور بایسته:واجبات
اندام پرواز:بال
اندوهگین شدن:تالم
باران ریز:طل
باقی جان:نا
بانگ و فریاد:خروش
برگ برنده:آس
به دنیا آوردن:زا
بوکسور:مشت زن
پایان:نهایت
پایتخت ارمنستان:ایروان
پدر شعر فارسی:رودکی
پدر و مادر:والدین
پرچم:بیرق
پروردگارا:یا رب
پیامبری:نبوت
پیری:سالخوردگی
تازه زایمان کرده:زایو
تحریر شده:نوشته
ترس و بیم:باک
تندر:رعد
توان:تاب
جامه:پوشاک
جای سردسیر:ییلاق
جهنم:دوزخ
چرخنده:گردان
چندین شهید:شهدا
چین و شکن:یرا
خشنودی:رضایت
خفتن:خوابیدن
خواب عرب:نوم
خودروی مسافربری:اتوبوس
داخل:تو
در ترکیب با فلزات نمک می سازند:هالوژن
در حال رقص و نشاط:دست افشان
درمانده و آواره:زابرا
درنوردیدن:طی کردن
دستینه:امضا
دوستی و محبت:ود
رئیس جیمز باند:ام
رطوبت:نم
روشنی و درخشش:تابش
زمین دور از آب:لیا
زیر:پایین
سخاوت و بخشندگی:جوانمردی
سرنگون:واژگون
سمبولیک:نمادین
شمای محترمانه:جناب عالی
شهر مرکزی:جاورسیان
شکل و صورت:هیئت
شکوه و جلال:فر
صبح:بامداد
صحنه نمایش:سن
طی کننده:نورد
غمزه و عشوه:تیبا
غیر:جز
فریب:مکر
فوتبالیست فرانسوی:اورا
فیلمی با بازی باران کوثری:خنگ آباد
قند پهلو:دیشلمه
گرفتن و فشار دادن گوشت بدن:نیشگون
گلو:نای
محل اقامت مسافران:مسافرخانه
مرغ می رود:جا
موی پیشانی:توک
مکان:جا
میوه نورس:نوبر
نطفه:اسپرماتوزویید
نظری:تئوریک
نوعی مشروب الکلی:ویسکی
هستی:وجود
همراه فراوان:فت
وسیله اویزان کردن لباس:چوب لباسی
وسیله روفتن:جارو
وقت و زمان:گه
ولگرد:بیکاره
کاسب:بازاری
کافی:بس
کلمه تصدیق:آری
یک دهم ها:اعشار