ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آش:با
آغاز شب:شام
آنکه قابلیت و استعداد ندارد:نا اهل
اثر فئودور داستایفسکی:ماری دهقان
از حروف الفبا:میم
از هنرهای دستی:خاتم کاری
افسرده و اندوهگین:تنگ دل
انجیر قرآنی:تین
باران اندک:رش
بازیگر "طلا و مس":نگار جواهریان
باعث قطع تب می شود:تب بر
بانگ و اواز:صوت
بدون نیاز به ارتباط کابلی:بی سیم
برگه شراکت:سهام
برهان:حجت
بغل:بر
بلندی:اوج
پابرجا:ثابت
پسین:ما بعد
پلید:خبیث
پوشش:ساتر
ترساننده:هایل
ترمز کشتی:لنگر
تصدیق آلمانی:یا
تماس:کنتاکت
تیم فوتبال انگلیسی:اورتون
تکیه بر پشتی:لم
چارق:پاتابه
چسبنده:دج
چست و چابک:فرز
چشمه جوشان:زهاب
حرف دهن کجی:یی
حرف نهم یونانی:یتا
حرکت فتحه:زبر
حکیم:فیلسوف
خسرو و پادشاه:کسری
خو:عادت
خوابیده:نایم
دارای جاه و مقام شدن:تمکن
درخت پر شاخ و برگ:ناروان
درنگ کردن:مکث
دشنام دادن:سب
دگرگون شدن:تبدل
راه کوتاه:ره
رفتار و کردار:عمل
روزهای مذهبی مهم:ایام الله
زنده بودن:حیات
زننده:ضارب
سازگاری:وفق
ستون و پایه:عمود
سنجیدن:قیاس
شتر تیزرو:جمازه
شهر استان فارس:لامرد
شهر تهران:ری
شکست لشکر:هزیمت
شیر درنده:اسد
شیشه و قرابه:کپ
صفت ها:اوصاف
صلاه:نماز
طبقه کارگز:پرول تاریا
عدد:شماره
عید باستانی:نوروز
فرومایه:دون
قطعه زمین:بلوک
قوم کم حرف:لر
گاهنامه:تقویم
گوارا:هنی
ماده ای که به چیزی بمالند:اندود
ماده سیاه حاصل از سوختن:دوده
مجرای خون:رگ
مدرسه خردسالان:کودکستان
مرمر:رخام
مسئول اجرایی کشور:رئیس جمهور
میل کردن به:روی آوردن
نشانه بیماری:تب
نوعی از موسیقی:جاز
نوعی روغن:گریس
نوعی ساز بادی:ساز دهنی
نیرومندی:توانایی
واقعه:رویداد
ورزش جسم و ذهن:یوگا
کشور اروپایی:اتریش
کشوری در آمریکای شمالی:هاییتی
کنایه از دچار دلهره شدید شدن:بال بال زدن
کهنه و پوسیده:رث
کوشش:جدیت
یار داماد:عروس