ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آتشگیره:خف
آلت فلزی دوشاخه:انبر
آماده شدن خمیر:ورآمدن
آهوی ختن:اف
اثر ناصر خسرو:زاد المسافرین
اجازه حضور نزد پادشاه:بار
از اجداد رستم:گرشاسب
از پرندگان:کبک
از پرندگان خوش اواز:سار
از درندگان:گرگ
از درندگان:یوز
از رودهای مرزی:ارس
از سازهای ضربی:تنبک
از شهرستان های خراسان شمالی:گرمه جاجرم
از منابع طبیعی:گاز
انبار غله:راش
بچه خوشگل موطلایی:کاکل زری
بخار دهان:ها
بدنامی:ننگ
بلند کردن:برداشتن
بی حرکت:راکد
بیماری:دا
بینایی و نظر:دید
پاره آتش:شرر
پاک از گناه:بری
پایتخت سیرالئون:فریتاون
پرتکنده خاطر:گیج
پسوند تصغیر:چه
پشم شتر:وبر
پیامبر صبور:ایوب
پیچ خورده:تابدار
تنیسور اسپانیایی:داوید فرر
توانگر:دولتمند
توشه:زاد
تیم فوتبال آلمانی:وردربرمن
چهره:رخ
حرف خوردنی:نون
حمله هوایی:بمباران
حیوان گران پوست:خز
خاطر:یاد
خوشحالی و شادی:دنه
دایه:ظیر
دستگاه دریافت امواج:گیرنده
رایگان:مفت
رخشنده:براق
رنگ:لون
رودی در شبه قاره هند:گنگ
روزه گرفتن:صیام
روی بیرونی هر چیزی:ظاهر
روییدن گیاه:نبت
زندان:ندامتگاه
سبب دلسوزی می شود:رقت انگیز
سرما:زم
سورده های زرتشت:گات
شهر مرکزی:نراق
شهری در آمریکا:دیترویت
صومعه:دیر
ظرف آب:گره
ظرف گل"گلدان
فرش مالیدنی:نمد
فوتبالیست آرژانتینی:خاویر ماسچرانو
قرض و دین:وام
قوم و خویش:کس و کار
گروه:دسته
گریه با سوز و گداز:زار
گنجه لباس:کمد
لخت و برهنه:رت
موسسه تامین خسارت:بیمه
مادر ترک:آنا
مادر عرب:ام
متعهد شدن:ملتزم شدن
محل ورود:در
محلولی که به بیمار اسهالی می دهند:او آراس
مدن:شهر
ملون:رنگارنگ
من و شما:ما
منسوب به مرد:مردانه
نطفه:تخم
نوعی برنج مرغوب:صدری
نوعی بیماری عصبی:آماس
نوعی پارچه کتانی:برد
نوعی عایق رطوبت:ایزوگام
نیز:هم
هر یک از آلات موسیقی:ساز
هندی اش معروف است:تمر
وسیله سوراخ کردن:مته
کار بزرگ و خطیر:مهم
کاغذ روزنامه:وب
کشور آفریقایی:بوروندی