غارت: تالان-تاراج
غارت کننده: تاراج گر
غارت: نهب
غده: تومور
غده فوق کلیوی: آدرنال
غذای بیمار: آش
غذای گربه: موش
غذای مجرد: نیمرو
غذای مطبوع: چرب و نرم
غذایی که در سفر بردارند: آذوقه-توشه ادامه مطلب ...
عاشق و شیفته: شیدا
عاقبت هرچیز: خاتمه
عاقل و آگاه: دانا
عالم طبیعی و مادی: ناسوت
عامل: مسبب
عایدی: درآمد
عبادت تنها: فرادا
عبوس: اخمو
عدالت پیشه: دادار
عدد بلبل: هزار
ادامه مطلب ...ظرافت در کلام: نکته پردازی
ظرف پذیرایی: دیس
ظرف خمیر: مرکن
ظرف سقا: مشک
ظرف شیشه ای بزرگ دارای گردن باریک: تنگ-صراحی
ظرف فرورفته: قر
ظرف قدیمی روغن: دبه
ظرف لباسشویی: تشت
ظرف مایعات: خنب
ظلم: ستم کاری
ظلم و ستم: جور
طاق یادبود پیروزی در پاریس: اتوال
طایفه ای قدیمی از نژاد هند و اروپا: ارمن
طبق مسی: تال
طبقه شکسته زمین: گسل
طبیعی دان: ناتورالیست
طرد کردن: راندن
طرز: ینگ
طریقه و روش: شیره-نمط-متد
طعام زندانیان: رواه
طفل: بچه-کودک
طلاق: متارکه
طلایه: جلودار
طلب داشتن: بستانکاری
طلیعه اعداد: یک
طناب بلند: عان
طویله: کمرا
ضایع شده: تبه
ضایع و بیهوده: یاب
ضایع و خراب: تباه
ضد خیر: شر
ضد یکدیگر: متباین
ضرب المثل قناعت: کاچی به از هیچی
ضرباهنگ: ریتم
ضرب شمشیر: یلمان
ضربه ای با انگشت: تلنگر
ضربه ای در تنیس: فورهند ادامه مطلب ...
صابون خیاطی: مل
صاحب بزرگترین لغت نامه فارسی: دهخدا
صاحب گله: دامدار
صاحب ملک بودن: خداوندگار
صاحب و دارنده: ذی
صبح زود: جمار-پگاه-صبوح
صبور و شکیبا: بردبار
صحرا و بیابان: وادی
صحرای آمریکا: موجاو-سونوران-نوادا
صحرای ازبکستان: قزل قوم ادامه مطلب ...
ساحل : کرانه
ساحل طلا: غنا
ساخته شده: مصنوع
ساروج: بتون
ساز ایرانی: سنتور-تار
ساز باتلاقی: نی
ساز کوبه ای: دهل
سازگاری کردن: توافق
سازمان جاسوسی آمریکا: سیا
سازنده آمریکایی عروسک های تجام فرهنگی باربی: روت هندلر
ادامه مطلب ...زادگاه ابراهیم: اور
زاده شده: ولید
زاده و کودک: ولید
زارع: آکار
زانوان: رکب
زانوبند شتر: عقیل
زانوی در : لولا
زائده روده کور: آپاندیس
زبان برهمنان هند: سنسکریت
زبان پاکستان: اردو
ادامه مطلب ...رئیس آتشکده: هیربد
رئیس جمهوری: پرزیدنت
رئیس جیمز باند: ام
رئیس خدایان یونان باستان: ژوپیتر
رئیس دربار: آقاسی
رئیس سازمان کمیته بین المللی المپیک: سامارانش
رئیس قبیله مغولی: ایلخان
رئیس و ارباب: خان
رئیس و بزرکتر قوم و طایفه: سرگروه
راحتی: آرامش
ادامه مطلب ...