| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | |||||
| 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
| 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
| 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
| 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پارسا و شکیبا:خویشتن دار
چوب گردن گاو شخم زن:یوغ
تماما:کلا
فرستادن:ارسال
مسخرگی:لودگی
از سوره ها:روم
گریه با سوز و گداز:زار
کلمه پس از دعا:آمین
اینک:الان
میکروسکوپ:ریزبین
بی مرگ:لایموت
ایالتی در آمریکا:ایندیانا
فوتبالیست پرتغالی:ویلیام کاروالیو
اثر ابوتراب خسروی:رودراوی
از عناصر گازی:هلیوم
اثر منیرو روانی پور:نازلی
همانند اهل ادب:ادبیانه
بیهوشی:غش
نژاد:نسب
حشره مزاحم:مگس
پرده داری:سدانت
نشانه ها:اعلام
هذیان:یان
وقت:هنگام
بی حس:لس
شکنبه گوسفند:سیرابی
سمت راست:یمین
ظرف کوبیدن:هاون
زبان:لسان
آسوده گشتن:فارغ شدن
از اولاد پیامبر:سیده
پایتخت ارمنستان:ایروان
پس:بعد
انجین:موتور
اثر انتوان چخوف:ایوانف
نامحدود:بیکران
یادداشت:نت
به دنیا آوردن:زا
بین:لا
خوی:منش
شهری در انگلستان:بیرمنگام
جنس نوعی ظرف:ملامین
پراکنده و از هم پاشیده:تارومار
روز قیامت:یوم الدین
فانی:میرا
فوتبالیست ایتالیایی:استفان الشراوی
نقش زنی روی پوست:خالکوبی
خشکی:یبوست
غنیمت شمرده شده:مغتنم
بی شرمی:وقاحت
قدرتمند افسانه ای یونان:هرکول
شهر خوزستان:شوش
به پایان رسید:تمت
پایتخت بوسنی:سارایوو
پنهان کردن:کتمان
کوزه بزرگ:هب
یار سیلندر:پیستون
توانا:مقتدر
مقدار معین از چیزی:نصاب
آزمایش لباس:پرو
شهر کرمان:فاریاب
جای خطرناک:نا امن
راه کوتاه:میانبر
آب بینی:فین
مجاز از غذا:نان
ثابت:فیکس
عاجز:ناتوان
خیرخواهی:مصلحت
بخشی از مال که به مستمند دهند:زکات
عالم مادی:ناسوت
گیاه خاردار:کاکتوس
فزونی:زیادت
شکمباره:رس
شاگرد راننده:پا رکابی
توانگر:پولدار
اتحادیه مرکب از چند شرکت:کارتل
بزرگ:گت
حیله ها:دسایس
منفی:نگاتیو
شعر هنگام جنگ:رجز
زبان:لسان
بیهوشی:غش
ورزش رزمی ژاپنی:تکواندو
مقصود و منظور:مراد
دشمن:درخت:تبر
از مواد مخدر:گراس
بیماری ریوی:سل
جایز:روا
توان:تاب
گناه کوتاه:گنه
سنگسار کردن:رجم
محل ورود رودخانه به دریا:مصب
جوی خون:رگ
خانه چوبین:تارم
جوانمرد:راد
بغل:بر
زردرنگ:زرگون
قوم کم حرف:لر
معطر:بویا
خو گرفتن:انس
رسنده:واصل
فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:گیس بریده
همه:سراسر