ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آب دهان:تف
آشنا به رسوم همگانی:همگانی
آقا:سید
ابزار بنایی:ماله
ارائه ذوق و خلاقیت:هنرمندی
از پرندگان:قمری
از مد افتاده:دمده
استخوان های پشت:صلب
انقلابی کوبا:مارتی
با:آش
بازدارنده:مانع
بازیگر فیلک بزرگ مرد کوچک:پویا امینی
برگشتن:واپس آمدن
بی حمیت:ریشمال
پدر شعر نو:نیما
پرستیدن:تاله
پروردگار عالمیان:خدا
پوست کنده:رک
پوشاک:البسه
پیروی کردن:تبع
پیشرفته و رشد کرده:مترقی
جاده هموار و شن ریزی شده:شوسه
جدایی:هجر
چرام براق:ورنی
حرف ندا:ای
حفاظ پله:نرده
خانه:خان
خرخاکی:هدبه
خوراک بعد از غذا:دست-دسر
داستان:فسانه
درخت زبان گنجشک:ون
دشنام دادن:سب
راهی:عازم
زود باور:هالو
زیر پا مانده:له
ژرفا:عمق
سیاست مدار اتریشی:مترنیخ
صدای ترس آور:پخ
صومعه:دیر
طرفدار:هوادار
عدد اول:یک
علت:دلیل
فلز ر مصرف:آهن
قصه گو:افسانه سرا
گندم گون:اسمر
لاغر:هزیل
لبریز و لبالب:سرشار
مارچوبه:هلیون
ماه کم حرف:مه
مخفف شاه:شه
مزدور:اجیر
مستی:سکر
مشایعت:بدرقه
معلوم:مشخص
مقابل ویران:آباد
مهراس:هیون
نت سوم:می
نشانه بیماری:تب
نمودن و نشان دادن:ارائه
نوعی ساز سیمی:هارپ
نوعی گل:بنفشه
نیم صدای سگ:وق
هردو:هم
همان شتر است:اشتر
همراه سیم:زر
واحد نظامی:تیپ
کچل:کل
کشور گاندی:هند
کشور مبارک:یمن
کفش و پای افزار:لخا
کنوز:گنج ها
کوبیدن:دق
یارانه:سوبسید
یازده:ا ا
یک دهم:دسی