آش:با
آشکار کننده:مجسم
آگاهی وقوف:دانایی
آموختن:یاد گرفتن
آن گونه:چنان
ابزار بالا رفتن:نردبان
اثر فهیمه رحیمی:ابلیس کوچک
از پیامبران:یعقوب
از جنی فرش مالیدنی:نمدین
از شهرهای استان کرمانشاه:گیلان غرب
از فراورده های گوشتی:کالباس
اسب بازی:یابو ادامه مطلب ...
آهسته:یواش
ابر نزدیک:زمین:مه
ابزار آرایش:زیور
از ابزار بازی در پارک:الاکلنگ
از سازهای بادی:نی انبان
از مسکن ها:آسپیرین
از نت ها:فا
افسوس:وای
ایستگاه قطار:گار
باعث شگفتی:حیرت اور
بانگ:آوا ادامه مطلب ...
آرایش:میکاپ
اثر توماس مان:یوسف و برادرانش
اثر ژان پل سارتر:تهوع
اثر صادق چوبک:نفتی
ادیب:سخنور
از آفات گندم:سن
از آیین های هندو:برهمایی
از تقسیمات ارتشی:یگان
از حروف یونانی:کاپا
از خواهران برونته:آن
از سبزی های خوراکی:نعناع ادامه مطلب ...
آزرم:حیا
آماده شدن خمیر:ور آمدن
اثر ایوان تورگنیف:رودبن
اثر هکتور مالو:بی خانمان
از آرنج تا مچ:ساعد
از پیامبران:سلیمان
اشاره به دور:آن
ایالتی در آمریکا:نیوجرسی
با تدبیر و خبره:کارآمد
بر سر عروس و داماد می ریزند:شاباش
برابری:مساوات ادامه مطلب ...
آشامیدن:نوشیدن
آفت و آسیب:پتیاره
اثر احمد محمود:مول
اثر شارلوت برونته:جین ایر
از اسبان پیامبر:دلدل
از رسانه های جمعی:رادیو
انسان های شریف:نجبا
بازی نفس گیر:زو
باطل شدن:هدر
باغ:بستان
باهم:توامان ادامه مطلب ...