ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آب دهان:خدو
آموزشگاه هنر:هنرکده
ابزار باغبانی:بیل
اثرپا:رد
از سفتی در آوردن:نرم کردن
امر از امدن:بیا
ایوان:رواق
بران:تیز
برجستگی لاستیک:اج
برگه:فیش
بزرگ شدن:قد کشیدن
به دنیا آوردن:زا
به زور وا داشتن به کاری:جبر
پایان نامه:تز
تر و تازه:ترد
ترساننده:هایل
تظاهر:ریا
تمامیت خواه:توتالیتر
جایشان با هم عوض شده:جا به جا
جعبه میز:کشو
جلوی جریان چیزی را گرفتن:بند اوردن
جمع عبارت:عبارات
جمع نجیب:نجبا
چریک:پارتیزان
چین و شکن:یرا
حجم فرعونی:هرم
حرکت فتحه:زبر
حصار:بازو
حیران و مبهوت:هاج و واج
خداوند:رب
خوب و خوش:نیک
خونبها:دیه
درجه داری در نیروی دریایی:دریابان
درمان :معالجه
درون دهان:بج
دقیق:نازک بین
دل:قلب
دو استخوان بالای سینه:ترقوه
راست ایستاده:هج
رشک بردن:غیرت
زنده:حی
سازش کردن:کنار آمدن
سخت تر:اشد
سرما:زم
شهر اصفهان:نجف آباد
شهر کرمان:نرماشیر
شهرنشین:مدنی
صومعه:دیر
طلایی:زری
عفو کننده:عافی
عوض کردن دو چیز با هم:مبادله
غده پروانه ای شکل در گلو:تیرویید
فوتبالیست ایتالیایی:زازا
قسمت بدون نوشته کاغذ:جاخالی
مایوس:ناامید
محدوده حرکت خودرو در جاده:لاین
مرتجع لاستیکی:کش
مروارید:در
منقل:آتشدان
ناسیونال:ملی
نامناسب:ناهموار
نت چهارم:فا
نزاکت:ادب
نوعی برادر و خواهر:تنی
نوعی بیماری ویروسی خطرناک:ایدز
نیا:جد
کارگردان "آنی هال": وودی آلن
کنایه از فر و شکوه داشتن:برو بیا داشتن
کوچکتر:که